حرف دل
دوست داشتنِ من مو لای درزش نمی رود ، اینجا قانون ، قانون همه یا هیچ است ، یا دوستت ندارم یا وقتی داشتم چنان دوستت می دارم که مجنون پیش پای من لنگ بیاندازد ، درست یا غلطش جایش اینجا نیست ، هرچه که هست ، هست و من اینطور زندگی ام را پیش می برم ، بعضی این را پای حماقت من می گذارند ، یا سادگی ، افراط در میدان دادن ، و شاید ضعف روحی و خلقی ، نیاز به محبت ، نیاز به خود نمایی ، یا هر اصطلاح روانشناسانه و روشفکرانه که می خواهند می بندند پشت سر من اما تو فکر نکن که ذره ای دست و دل من می لرزد ، استکان چای را لبریز برایت میریزم ، تمام دوستت دارم های دنیا را برای تو جمع می کنم ، بی منطق به تو محبت خواهم کرد ، و چشم بسته به تو اعتماد می کنم ، فقط بیا و مردانگی کن ، پیش مردم رو سفیدم کن ، بگذار تمام حرف هایشان اشتباه از آب درآید
نظرات شما عزیزان: